پنجره های سکوت چه غمگینند - و چه سردند آینه های اشک
در جستجوی سایه ها و در مرداب انتظار
بدون درد - تهی از ترس
و شاید کمی خشم
در گردش بیهوده زمین
در درازای شب، کوتاهی روز
مرگ را زندگی میکنیم ...
فردا را امروز
گاه نوشته هاي آرش اقبالي در مورد سياست و جامعه ...
به سکوت خود می اندیشم
پاسخحذففریادی نمی بینم
تهی از هویتم
...
به مارماهی مانم شاید...
نه این تمام...
نه آن تمام...