يكي از مشكلات ما ايرانيها اينه كه فكر ميكنيم قرار هستش با انتخابات همه چيز يك شبه درست بشه و به اصطلاح اوضاع گل و بلبل بشه و ما فقط كافيست كه هر چهار سال يكبار خودمون رو اذيت كنيم و هزينه خيلي سنگين خسته شدن و رفتن تا پاي صندوق راي رو متحمل بشيم! شايد همه ما بدونيم كه در ساختار فعلي حاكميت امكان تغيير گسترده از طريق نهادهاي انتخابي وجود نداره چون مطمئنن اگه اين امكان وجود داشت از دوران خاتمي به دوران احمدي نژاد نميرسيديم و اصلاحات در دولت بعدي ادامه پيدا ميكرد.
نه دوستان، انتخاب يك رئيس جمهوري كه كمتر نهادهاي مدني رو سركوب كنه تنها باعث ميشه كه هزينه مشاركت اجتماعي و سياسي كمي (و فقط كمي - در حيطه اختيارات و سلايق دولت) پايين تر بياد و اون بينواهايي كه در طي اين بازه چهار ساله با پرداخت هزينه حداكثري، مطالبات حداقلي جامعه رو پي گيري ميكنن، كمتر دچار مشكل بشن و اين ره 100 ساله مثلاً 80 ساله طي بشه كه البته اين موضوع هم به اندازه خودش داراي اهميت هستش و اين حداقل كاري هستش كه بايد براي بهبود وضعيت جامعه انجام داد.
شايد در شرايط فعلي تنها راه حل ايجاد يك تغيير بنيادي، تقويت نهادهاي مدني و جلب مشاركت عمومي در فعاليت هاي سياسي و اجتماعي و ارتقاء فرهنگ جامعه باشه كه يك فرايند بلند مدت و تدريجيه كه حتي با انتخاب مجدد رئيس جمهور فعلي هم اين روند متوقف نميشه ولي مسلماً با انتخاب شدن يك دولت به ظاهر اصلاح طلب (هر چقدر هم آبكي) اين روند تدريجي به احتمال زياد با هزينه و سنگ اندازيهاي كمتري مواجه خواهد شد.
شايد بهتر بشه در كنار اينهمه دميدن بر آتش نمايش انتخابات و بزرگ و كوچك كردن كانديداهايي كه شايد در عملكرد تفاوت اندكي داشته باشند، اندكي هم به فكر روزهاي پس از انتخابات و برنامههاي بلند مدتتر باشيم و براي روزي تلاش كنيم كه راي مردم واقعاً بتونه در سرنوشتشون تاثير بگذاره.