در مقابل بعضی جنایت ها واقعاً سکوت کردن دشواره! شاید حتی تصورش هم برایم سخت بود صدور اتهام محاربه برای فعالین و گزارشگران وضعیت اسف بار حقوق بشر در جامعه رو به انفجارمان - حتی برای جمهوری اسلامی، با همه جنایات و سوابق تاریکش، آنهم در وضعیتی که اکثر مردم سر در گریبان فرو کرده و چشم میبندند بر جنایات روزمره حکومتی که به اسم دین در اطرافشان مشاهده میکنند و در پی لقمه نانی و حداقل موقعیتی، روز را به شب وصل میکنند.
اتهام محاربه با خداوند برای کسانی که دغدغه ای ندارند بجز حقوق بچه های بی سرپرست یا شاید زندانیانی که پناهی جز خدا و مکانی بجز بند ندارند!! برای زنانی که تن رنجورشان را میزبانی بجز کمربند شوهر لاابالی نیست و برای کسانی که متولد میشوند به دینی که به انتخابشان نیست و برای همه کسانی که بشر هستند ولی متاسفانه در سرزمینی متود شده اند که بشر را به صرف بشر بودن، احترام و ارزشی نیست! اگر دفاع از انسانیت محاربه با خداست، وای بر ما اگر انسان باشیم و بنده چنین خدایی!
شاید اگر گذشتن آب از سر را ملاکی برای پایان تلخ یک زندگی بدانیم، صدور حکم محاربه و اعدام برای فعالان حقوق بشر در یک جامعه را بتوان گذشتن آب از سر حکومتی دانست که انسانیت را فدای ادامه حیات ننگ آور و کوتاهش کرده.
رویای برابری
-
شیوهای متفاوت بود. درِِ محافل زنان بازشده بود. نیاز نبود از خانوادههای
معروف و قربانی سیاسی، ترجیحاً با گرایش چپ، قبل یا اوایل انقلاب بوده باشی.
نیاز ب...
۶ سال قبل